خنده بر هر درد بیدرمان دواست؟| خندیدن بهجای جوریدن!
تاریخ انتشار: ۳۰ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۴۲۲۷۵
خبرگزاری علم و فناوری آنا، هدا عربشاهی؛ هومر، شاعر یونانی حدود سده هشتم پیشازمیلاد، خنده ایزدان را به «شور و نشاط ناشیاز شادی آسمانیشان پساز ضیافت روزانه» تشبیه میکند. خندیدن تنظیمکننده فوقالعاده احساسات است. رفتاری قدیمی که به ما اجازه میدهد خلقوخوی خودمان را با اطرافیانمان هماهنگ کنیم و ازاینرو، وقتی کنار دیگران هستیم احتمال خندیدنمان ۳۰درصد افزایش مییابد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
***
معمولاً فکر میکنیم که مردم به شوخی، فکاهی یا موقعیتهای خندهدار میخندند. اما خنده بههیچوجه واکنشی برای پاسخدادن به حس شوخ طبعی دیگران نیست. زیرا شواهد نشان میدهد که نوزادان از سهماهگی و پیشازآنکه درکی از شوخی داشته باشند و حتی زبان بیاموزند خندیدن را آغاز میکنند.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که هدف از خندیدن بیشاز هرچیز ارتباط برقرارکردن با دیگران است. بهگفته رابین دانبار، انسانشناس دانشگاه آکسفورد، خندیدن در گونه بشر بهمثابه همان «جوریدن» همنوعان در دیگر نخستیها و همچنین برای نشاندادن اعتماد و نزدیکی با دیگران است. جوریدن، رفتاری است که در آن جانورانی که بهصورت اجتماعی زندگی میکنند بدن یا ظاهر همدیگر را از انگلها تمیز یا حفاظت میکنند و ازاینرو، جوریدن فعالیتی اجتماعی است که جانوران ازطریق آن قادرند ساختارهای اجتماعی و پیوندهای خانوادگی را بین خودشان تقویت کنند. در جوامع گسترده انسانی، امر جوریدن تبدیل به خندیدن میشود و در انسانها خنده به ایجاد پیوند بین اعضای یک گروه میانجامد و همانطورکه در جانوران جوریدن حتما باید بهدست همنوعی انجام شود که اعتماد کافی به او وجود دارد خندیدن هم مستلزم اعتماد به دیگران است و همین مسئله توضیح میدهد که چرا قلقلکدادن کودکان فقط زمانی باعث خنده میشود که شخصی که آنها را قلقک میدهد حتما کسی است که او میشناسد.
انواع خنده
به گفته زیستشناسان تکاملی دیوید اسلون ویلسون و متیو جرویس از دانشگاه ایالتی نیویورک، درواقع دو نوع خنده وجود دارد که هریک نقش خاصی در تکامل ایفا میکنند: نوع اول خودبهخودی و خودجوش است که در موقعیتی غیرخطرناک، پرنشاط یا هنگام بازی تولید میشود. این نوع خندیدن شبیه آواهای جانوران است و برگرفته از نام گیوم بنجامین آماند دوشن دو بولونیه، عصبشناس فرانسوی سده نوزدهم که اولینبار آن را توصیف کرد، «خنده دوشن» نامیده میشود.
اما نوع دوم خنده که نوع تکاملیافتهتری از نوع اول است حدود دومیلیون سال پیش شکل گرفت یعنی زمانیکه نیاکان ما تواناییهای شناختی پیچیدهتری بهدست آوردند. پساز آن بود که خنده به بخشی از یک استراتژی اجتماعی و به ژستی تبدیل شد که دوستی و تعلق را نشان میدهد که البته این نوع خنده برای بازیچه قراردادن یا تحقیرکردن دیگران برای جلب توجه و پذیرفتهشدن هم استفاده میشود.
آلبرتو دیونیجی، روانشناس پژوهشی و یکی از مدیران «ریزو» (مخفف مجله ایتالیایی مطالعات درباره شوخطبعی) در اینخصوص توضیح میدهد: «غافلگیرکنندهترین نتیجهای که از مطالعات درباره خنده بهدست میآید این است که خنده درواقع بهندرت در واکنش به مورد خندهداری چون شوخی رخ میدهد. این نتیجهگیری حاصل تجزیهوتحلیل هزاران خندهای است که گروههای مختلف مردم تولید کردهاند و روانشناسان دانشگاه مریلند آمریکا بهسرپرستی رابرت پرواین آنها را بررسی کردهاند. همچنین آمارها نشان میدهد که بیشتر خندهها در پاسخ به عبارات بیاهمیتی چون "هی، کجا بودی؟" و "بفرما ایناهاش!" رخ میدهد.»
نتایج این پژوهش نشان میدهد که انسانها در ۸۴درصد موارد پساز یک توضیح میخندند و در ۱۶درصد موارد پساز یک سوال. همچنین خنده میتواند بهمعنی «بعد چه شد؟» باشد و همانند نقطه انتهای جمله عمل کند. مثل چیزی که در مکث طی تبادل کلامی رخ میدهد و نکته مهم این است که وقتی فرد مقابل هنوز درحال صحبت است ما تقریبا هرگز نمیخندیم. باوجوداین، بهگفته محققان، در مکالمه خودجوشی که در آن تعداد بهینه افرادی که میتوانند تعامل داشته باشند، چهار نفر است تعداد بهینه افراد برای به اشتراک گذاشتن خنده اندکی کمتر است و میانگین آن ۳.۳۵ نفر است و این امری بدیهی است زیرا برای خندیدن، مردم باید معنی شوخی را بفهمند و در گروههای بزرگ این کار دشوارتر است.
بنابراین، خنده بیشاز پاسخی ساده به چیزی است که بهعنوان طنز تلقی میشود. اما این شکل از ارتباط ابهام خاصی به همراه دارد و همانطورکه پیشتر گفته شد خنده بههمانشکل که میتواند پیوندهای اجتماعی را تقویت کند قادر است بهشدت کسانی را که طی شوخیها مورد تحقیر قرار میگیرند از دایره معاشرت حذف کند.
خندیدن؛ راز طول عمر زنان
از دیدگاه عصبفیزیولوژی، خنده با فعالشدن قشر شکمی میانی پیش پیشانی مغز، که اندورفین تولید میکند، مرتبط است. اندورفینها مسکنهای طبیعی بدن هستند که از غدد مخاطی و با تحریک این غدد بهوسیله هیپوتالاموس ترشح میشوند و نقش آنها تسکین درد است. بنابراین، خندیدن میتواند همانند داروی آرامبخش عمل کند. دانشمندان نشان دادهاند که بخشهایی از دستگاه لیمبیک (دستگاه کنارهای مغز) در خنده نقش دارند. این دستگاه درگیر احساسات است و به ما در عملکردهای ضروری برای بقا کمک میکند. هیپوکامپ و آمیگدال (بادامه) دو ساختار از دستگاه کنارهای هستند که در خنده نقش دارند.
ازسوی دیگر، مطالعات علمی از دیرباز نشان دادهاند که خوشبینی و خوشخلقی، نوشدارویی برای سلامت روح و جسم انسان است. در اینراستا، نتایج پژوهشی که محققان دانشگاه بازل در سوییس سال ۲۰۲۰ در نشریه تخصصی Plos One منتشر کردند تأیید میکند که تا چه حد علائم روانی و فیزیولوژیکی ناشی از رویدادهای استرسزا در زندگی روزمره میتواند با میزان فراوانی خنده روزانه کاهش یابد. برای بررسی رابطه بین خنده، رویدادهای استرسزا و علائم روانی، این محققان از ۴۱ دانشجوی با میانگین سنی ۲۲ سال که ۳۳ نفر آنها زن بودند خواستند که بهمدت ۱۴روز، روزانه هشتبار به پرسشنامهای پاسخ دهند.
برای دقت بیشتر، در فواصل منظم حداقل هر ۳۰ دقیقه، از ساعت ۸ صبح تا ۲۱:۳۰ یک پیغام صوتی از خط هوشمند به شرکتکنندگان در این مطالعه خبر میداد تا ازطریق پیامک به سوالات پرسشنامه پاسخ دهند. این سوالات برای اندازهگیری فراوانی خنده بود و سوالاتی با مفاهیم «تعداد دفعات خندیدن» (از آخرین پیام چندبار خندیدهاید؟)، «شدت خنده» ( صدای خنده بلند بود؟) و «دلیل خنده» را در بر میگرفت.
بهعلاوه، از این دانشجویان پرسیده میشد که آیا درمدت زمان پساز آخرین سوال، رویدادی استرسزا را تجربه کردهاند (گزینههای پاسخ «بله» یا «خیر»)، و در این مدت، چه علائمی از ناراحتی جسمی و روانی داشتهاند که گزینههای پاسخ «از معدهدرد رنج میبردم»، «عصبی بودم»، «احساس ناامیدی میکردم» و غیره را شامل میشد.
نتایج این بررسیها نشان داد وقتی فردی بهدفعات میخندد، علائم روانشناختی مربوط به رویدادهای استرسزا در او کاهش مییابد. همچنین، دانشمندان سوییسی دریافتند که بهطور غیرمنتظرهای هیچ ارتباطی میان کاهش استرس در اثر خنده و شدت خنده (کم، متوسط، زیاد) وجود ندارد.
درنهایت، همانطورکه در گذشته، مطالعات دیگری هم درمورد شوخطبعی نشان داده بود این مطالعه هم تایید کرد که زنان بیشتر از مردان میخندند و شاید بههمیندلیل است که عمر طولانیتری دارند.
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: علم پلاس رازهای دانش خندیدن نشان می دهد رخ می دهد انسان ها استرس زا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۴۲۲۷۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اگر میخواهید شاد باشید این عادتها را کنار بگذارید
شادی ما گاهی در دستان عادتهای روزانه مان قرار دارد. اگر در زندگی خود احساس شادی نمیکنید، ممکن است به خاطر برخی کارهای روزانه تان باشد تشخیص آنها همیشه کار درستی نیست، اما وقتی پیدایشان کنید، با کنار گذاشتن شان میتواند زندگی خود را واقعاً تغیییر دهید.
در ادامه از عادتهای روزانهای خواهیم گفت ممکن است سد راه رسیدن شما به شادی باشند. با دست کشیدن از آنها احتمالاً بیش از هر وقت دیگری احساس شادی خواهید کرد.
۱- خودمراقبتی ندارید
در جریان پر مشغلهی زندگی، بسیاری از اوقات از خود مراقبتی غفلت میشود اما خودمراقبتی امری اختیاری نیست، بلکه برای سلامت روان ما ضروری است.
خودمراقبتی فراتر از ظاهر، ذهن، بدن و روان ما را تقویت میکند.
خودمراقبتی یعنی در اولویت قرار دادن سلامت خود، از خوردن غذاهای سالم و داشتن خواب تجدید قوا کننده گرفته تا پرخوریهای گهگاه لذتبخش.
غفلت از خودمراقبتی مخرب و زمینه ساز اضطراب، خستگی و نارضایتی از زندگی خود است.
۲- برنامهی روزانهی خیلی شلوغی دارید
همیشه هر چه بیشتر، بهتر نیست مستأصل شدن از کارها منجر به احساس اضطراب و ناراحتی میشود. شما باید کیفیت را به کمیت ارجحیت دهید به جای گنجاندن همهی کارها در یک روز، تمرکز خود را روی چیزی که واقعاً مهم است، بگذارید.
وقتی برنامهی روزانه تان را خیلی شلوغ میکنید، موفق نمیشوید بسیاری از آنها را انجام دهید و به همین دلیل احساس شکست میکنید اما کمیت اهمیتی ندارد و مهم این است که بتوانید کارهای مهم را درست انجام دهید.
۳- دائماً خودتان را با دیگران مقایسه میکنید
در عصر دیجیتال، راحت میشود در دام مقایسهی خود با دیگران گرفتار شد ما زندگی بی عیب و نقص دیگران را در شبکههای اجتماعی میبینیم و احساس بی کفایتی میکنیم اما نکته اینجا است که تحقیقات نشان داده کسانی که خود را با دیگران مقایسه میکنند، احتمال حسادت، کمبود اعتماد به نفس و افسردگی در آنها بیشتر است.
هر کسی مسیر زندگی خودش را دارد، با چالشهای مخصوص به خودش به جای مقایسهی خود با دیگران، تمرکز خود را روی رشد و پیشرفت خودتان بگذارید.
۴- به علائق خود بی اعتنا هستید
در زندگی شلوغ و پرشتاب روزمره، بسیاری از اوقات علائق مان مورد غفلت قرار میگیرند در حالی که آنها جرقههایی هستند که روح ما را گرم و نورانی میکنند و به زندگی مان هدف میدهند غفلت از علائق خود باعث حس پوچی میشود و ما را در دریایی از پتانسیل محقق نشده سرگردان میکند اما حقیقت این است که علائق شما صرفاً یک سرگرمی نیستند، بلکه جوهرهی وجودتان هستند چه نقاشی کردن باشد، چه عکاسی و چه سفالگری، برای چیزی که به روح تان گرما میبخشد، وقت جور کنید حتی اختصاص چند دقیقه در روز میتواند آتش درون مان را شعله ور نگه دارد.
۵- کینهای هستید
همهی ما به نحوی از سوی دیگران رنج دیده یا مورد بدی قرار گرفته ایم. این بخشی از انسان بودن است اما کینه توزی و نگه داشتن دلخوری نه کسی که به ما بدی کرده، بلکه خود ما را اذیت میکند.
کینه توزی میتواند شادی ما را بگیرد و باعث شود احساس تلخی و ناخشنودی کنیم مثل به دوش کشیدن باری سنگین میماند که با گذشت زمان سنگینتر و سنگینتر میشود از سویی دیگر، بخشش رهایی بخش است بخشش به ما این امکان را میدهد که از بتوانیم درد و رنج خلاص شویم و زندگی مان را به پیش ببریم.
منظور این نیست که آنچه که رخ داده را فراموش یا از آن چشم پوشی کنید، بلکه کافی است تأثیر و کنترلی که روی ما دارد را رها کنیم.
۶- شکرگزار نیستید
تغییر تمرکز خود از چیزهای اشتباه به چیزهای درست، زندگی تان را متحول میکند سپاسگزاری یک شادی بخش قدرتمند است که معجزه میکند این کار توجه ما را از کمبودها به سمت فراوانیها میبرد و زیبایی درون حتی کوچکترین گنجهای زندگی را هم آشکار میکند.
سپاسگزاری باعث احساس رضایت و خشنودی میشود هر روز وقتی را به فکر کردن دربارهی داشتههای زندگی تان اختصاص دهید؛ از آغوش گرم خانواده تا یک لیوان چای داغ.
۷- از گفتگوهای دشوار خودداری میکنید
فکر دعوا یا مقابله برای بسیاری از ما اذیت کنند و تلاش میکنیم به همین دلیل، تلاش میکنیم از گفتگوهای دشوار دوری کنیم اما با این کار فقط اجازه میدهیم مشکلات بزرگتر شوند، امری که ناراحتی بیشتری برای ما ایجاد میکند.
خودداری از گفتگوهای دشوار میتواند منجر به سوء تفاهم و دلخوری شود اما داشتن شجاعت پرداختن به مشکلات میتواند آرامش برقرار کند و روابط را بهبود ببخشد.
منظور دعوا کردن یا پیدا کردن مفصر نیست، بلکه منظور این است که بتوانید احساسات تان را ابراز کنید و به یک تصمیمی برسید.
۸- روی گذشته یا آینده تمرکز میکنید
چه مرور اشتباهات گذشته باشد و چه نگرانی برای احتمالات آینده، تمرکز بیش از اندازه بر روی گذشته یا آینده میتواند شادی فعلی مان را از ما بگیرد به خاطر داشته باشید که گذشته محل رجوع است، نه محل سکونت آینده هم هیچ قطعیتی ندارد. تنها لحظهای که ما واقعاً آن را در اختیار داریم زمان حال است.
زندگی در زمان حال یعنی غرق کردن کامل خود در زندگی و یافتن شادمانی در لحظات هر روز خود.
۹- از روابط خود غفلت میکنید
در نهایت مهم این نیست که چقدر پول درمی آوریم، چقدر موفق هستیم و یا چقدر دارایی و مال داریم مهم روابطی است که ما با دیگران برقرار میکنیم. غفلت از روابط خود میتواند به ما احساس تنهایی و انزوا دهد اما صرف وقت برای روابط مان میتواند به ما احساس شادی، رضایتمندی و تعلق دهد چه صرف وقت با خانواده باشد، چه دیدار با دوستان قدیمی و چه پیدا کردن دوستان جدید، تقویت روابط مان میتواند تأثیر به سزایی در شادی ما داشته باشد.
منبع: روزیاتو
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی